موسیقیدانان کشور چگونه اصالت را با مدرنیته پیش میبرند؟
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۵۳۱۵۳
دهه ۹۰ خورشیدی را شاید بتوان «عصر جدید موسیقی ایرانی» نامید؛ سالهایی که شاهدِ بیشترین تغییرات در فُرم ارائه موسیقی از سوی اهالی موسیقی ایرانی بودیم.
ایران اکونومیست ـ یاسر یگانه
دنیای امروز پر از حرکت و جنبوجوش است. سرعت همه چیز بالا رفته و فرصت اندک است. عموم مردم صبحها سر کار میروند و تا غروب در تکاپو هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خبرها همه جا را احاطه کرده است. هر جایی رسانهای هست که بخواهد مخاطبی برای خودش پیدا کند، یک روز خبر جنگ است و یک روز خبر پلنگ سرگردان و یک روز هم المپیک و روز دیگر گرانی فلان کالا و روزی دیگر هم ماجرای جام جهانی فوتبال است.
همه چیز گویی در کسری از ثانیه رخ میدهد. مخاطب امروز مجبور به گذر است؛ گذری سریع از هر خبر و هر رویداد، برای رسیدن به خبر و رویداد بعدی...
هنرها هم گویی تلاش میکنند شاید خود را با سرعت دنیای امروز وفق دهند. موسیقی شاید بیشترین تغییرات را در این زمینه داشته است.
سمفونیها و پوئمسمفونیها دیگر شنونده چندانی ندارد. پیشدرآمدهای طولانی تقریباً به فراموشی سپرده شدهاند. ساز و آوازها کوتاه و کوتاهتر شده است. آلبومها تقریباً منسوخ شدهاند و دور دورِ تکآهنگها است؛ آهنگهایی که تهیهکنندگان توصیه میکنند زمانشان از 4 دقیقه بیشتر نشود؛ چرا که مخاطب امروز حوصله بیش از این را ندارد.
ویژگیهای دنیای امروز، موجب شده است اهالی موسیقی ایرانی هم تلاش کنند خود را با زمانه امروز وفق دهند. آنها در آثارشان تغییراتی از نظر فُرمی ایجاد کردند تا بتوانند ارتباط بهتری با مخاطب امروز بگیرند. شاید بتوان گفت که آثار موسیقی ایرانی در دهه 90 خورشیدی، تغییرات وسیعی را بهچشم دید.
فُرم سنتی موسیقی ایرانی اصیل از پیشدرآمد شروع میشود و با چهارمضراب ادامه مییابد، سپس ساز و آواز اجرا و بعد هم تصنیفی خوانده میشود، در نهایت هم شاید رِنگی نواخته شود.
این فُرم که بخشهای مختلفش به هم پیوسته است، بهطور معمول بین 30 تا 90 دقیقه زمان برای اجرایش نیاز خواهد بود.
حال با توجه به اوضاع دنیای امروز و خصوصیات مخاطب اینروزها، طبیعی است که موسیقی ایرانی با این فُرم قدیمی در ارائه، تعداد زیادی از مخاطبانش را از دست بدهد.
این ماجرا را برخی از موزیسینهای موسیقی ایرانی بهخوبی درک کردند. آنها خطر ریزش مخاطب را بهشدت احساس کردند؛ خوب میدانستند که موسیقی بدون مخاطب حیاتی ماندگار نخواهد داشت،
پس خیلی زود دست به کار شدند.
این گروه از موزیسینها تصمیم گرفتند در فُرمهای ارائه موسیقی ایرانی تغییراتی ایجاد کنند. رنگ صوتی آثارشان را متنوع کنند؛ ریتمهای جذابتری در کارشان وارد کنند و حتی رگههایی از دیگر ژانرهای موسیقی را در کارشان استفاده کنند. برخی از این موزیسینهای پیشگام، متوجه شدند که باید به موسیقی نواحی مختلف ایران و حتی به موسیقی کشورهای اطراف ایران توجه ویژهای داشته باشند.
آنها توانستند از ابزاری که در اختیار دارند به بهترین شکل استفاده کنند تا نهتنها از ریزش مخاطبان موسیقی ایرانی جلوگیری کنند، که حتی مخاطبان تازهای هم برای موسیقی ایرانی جذب کنند.
ذوق و قریحه این آهنگسازان حتی برخی از خوانندگان توانمند موسیقی ایرانی را هم به موفقیت بسیاری رساند، خوانندگانی که در عین توانمند بودن، برای ادامه حیات هنریشان به فضاهای تازهای نیاز داشتند.
شاید یکی از نخستین و البته تأثیرگذارترین نمونهها در این زمینه آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» بود، آلبومی که آهنگسازش تهمورس پورناظری و خوانندهاش همایون شجریان بود. بنا به اعلام رسمی شرکت منتشرکننده این اثر، تیراژ این آلبوم 50 هزار نسخه بود.
«نه فرشتهام نه شیطان» مخاطبان بسیاری را بهسمت موسیقی ایرانی کشاند. کنسرتهای این آلبوم رکوردهای جدیدی را در موسیقی ایرانی ثبت کرد. این آلبوم در عین حال نقطه عطفی در دوران حرفهای همایون شجریان بود؛ خوانندهای که پس از خواندن این اثر بهعنوان چهرهای بهشدت محبوب میان اکثریت جامعه برای خودش جا باز کرد.
مراسم رونمایی از آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان»
شاید این برای نخستین بار بود که برای رونمایی از آلبومی در موسیقی ایرانی، سالنی با ظرفیت 700 نفر در نظر گرفته میشد.
این مراسم در تالار وحدت و میان استقبال علاقهمندان به موسیقی برگزار شد.
شجریانِ پسر آثار دیگری را هم در همین راستا خواند که بر روند شهرت و بیشتر شدن مخاطبان آثار او تأثیر زیادی داشت. شاید اوج تأثیرگذاری و جذب مخاطب در این مسیر، در پروژه «سی» رقم خورد، پروژهای که بهآهنگسازی سهراب پورناظری اجرا شد و در 30 شب، توانست حدود 120 هزار مخاطب داشته باشد.
این عکس نمایی از کنسرت ـ نمایش «سی» است،
رویدادی که در کاخ سعدآباد و بهمدت 30 شب برگزار شد و هر شب میزبان حدود 4هزار مخاطب بود
چنین رویدادی با این حجم از مخاطب در موسیقی ایران بینظیر بود
همایون شجریان تنها خوانندهای نبود که از این تغییر فضا سود برد، علیرضا قربانی هم که خطر تبدیل شدن به خوانندهای معمولی را احساس میکرد؛ در اقدامی هوشمندانه خواندن پروژههایی را پذیرفت که او را همچنان در صدر محبوبترین خوانندگان موسیقی ایرانی نگهداشت.
«حریق خزان» بهآهنگسازی مهیار علیزاده یکی از آلبومهای موفق علیرضا قربانی بود، آلبومی که مخاطبان بسیاری داشت.
«حریق خزان» یکی از آثار موفقی بود که علیرضا قربانی خوانندگی آن را عهدهدار بود
قربانی در یک دهه گذشته ثابت کرد که با انتخابهای درست و دقیق میتوان در اوج ماند
فراموش نکنیم که هنرمندان برای آنچه انجام میدهند و البته آنچه انجام نمیدهند؛ ماندگار میشوند
قربانی در سالهای آخر دهه 90 خورشیدی، با رونمایی از پروژه «با من بخوان» اتفاق جذاب دیگری را رقم زد، پروژهای که تا امروز هم در جریان است و اجراهای زندهاش در سال 1401 آغاز شده است.
آهنگساز «با من بخوان» حسام ناصری است.
کنسرت «با من بخوان» یکی از موفقترین پروژههای موسیقی ایرانی که علیرضا قربانی با هوشمندی، خواندن آن را پذیرفت
کنسرتهای این پروژه بهدلیل شیوع ویروس کرونا متوقف شد ولی اکنون و پس از گذشت دو سال این اجراها از سر گرفته شدهاند
خوانندگان و آهنگسازان دیگری هم در راستای تغییر در فضای آثارشان برای همگامی با جامعه امروز گامهایی برداشتهاند و به موفقیتهایی هم رسیدهاند.
مواردی که در اینجا به آنها اشاره شد، تنها نمونههایی بود که شاید شهرت بیشتری نسبت به دیگر آثار دارند و دلیل بر برتری فنی این آثار نسبت به دیگر آثار نیست.
به هر روی مقوله تغییر در فضای موسیقی ایرانی را باید بهدقت بررسی و تحلیل کرد، از این رو قصد داریم در قالب پروندهای با عنوان «عصر جدید موسیقی ایران» به بررسی این تغییرات از زوایای مختلف بپردازیم.
این پرونده در قالب گفتوگو با هنرمندان و متخصصان موسیقی ایران و انتشار یادداشتها و گزارشهای مختلف تکمیل خواهد شد.
+
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: موسیقی ایرانی علیرضا قربانی موسیقی ایران دنیای امروز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۵۳۱۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزارشی از نمایشگاه یک قرن اصالت و ماندگاری سنندج + فیلم
نمایشگاه عکسهای قدیمی شهر سنندج به مناسبت «هفته سنه» در سینما بهمن سنندج دائر شده و یک قرن از تاریخ این دیار از قاب دوربین تسنیم به تصویر کشیده شده است. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج، دومین نمایشگاه عکسهای قدیمی سنندج برگرفته از کتاب آلبوم سنندج شامل 60 عکس قدیمی شهر سنندج در اندازه 70*50 از سالهای 1260 تا 1360 (یک قرن) در معرض نمایش عموم قرار داده شده است.
نمایشگاه عکسهای قدیمی سنندج از هشتم تا سیزدهم اردیبهشت در گالری سوره پردیس سینمایی بهمن سنندج دایر بوده و از ساعت 17 تا 20 پذیرای بازدید علاقهمندان است.
در ادامه یک قرن از تاریخ و شخصیتهای سنندج از قاب دوربین تسنیم به تصویر کشیده شده که با هم میبینیم:
.
سنندج به کردی (سنه یا سنه دژ) مرکز استان کردستان در غرب ایران است. پس از نابودی دژ حسنآباد در سال 1046 هجری قمری در زمان حکومت شاهصفی، سلیمانخان اردلان پسر تیمورخان اردلان از بستگان مورد اعتماد شاهصفی به کردستان آمد، مرکز ایالت کردستان را از حسنآباد به سنندج انتقال داد و شهر سنندج را در محل روستای سینه پی نهاد و دژ حکومتی را بر بالای تپهای به بلندای 20 متر در کنار روستای سینه (که امروزه به باشگاه افسران معروف است) ساخت و در بیرون و پیرامون دژ؛ خانه، گرمابه، بازار و مسجدی ساخت و رشته کاریزی نیز در دشت «سرنوی» پی نهاد و آب آن را به شهر و میان دژ آورد.
دژی را که «سلیمانخان» بنا نهاد «سنهدژ» نامیدند که بر اثر گذشت زمان و تلفظهای گوناگون به «سنهدج» و سپس «سنندج» دگرگون شد. سازهٔ اصلی آن از زمان خسروخان اول تا اماناللهخان اول طول کشید. حسنعلیخان اردلان، والی سنندج در سال 1116 هجری قمری درمیان دژ حکومتی چند تالار و عمارت بنا میکند و سپس مسجد و مدرسهای بزرگ در شهر سنندج بر پا میکند که دو منار بلند داشته است. این دو منار یکصدسال پابرجا بود تا اینکه «اماناللهخان اردلان» والی کردستان که مردی سخت مذهبی و تندرو بود، آن را ویران کرده و به جایش مسجد و دو منار و باغی به نام فردوس ساخت.شهر سنندج مقر طوایفی از اردلان، جاف، مردوخیها، صادق وزیری، ناهید، کامکارها، کمانگرها، نقشبندی، شیخ الاسلامی، اردلان، وزیری، وکیل، تیمون، هاشمی، لله خانی، قطبی، میربابان، بابان، سروش، گله داری (گله خانی) و طلائی بوده است.
انتهای پیام/